آرزوی من حدیثم
مگه میشه عاشق نشد
چشاتو که وا میکنی
منو از زمین و زمان
با چشمات جدا میکنی
بذار پُر شم از عاشقی
که عشقت واسه من بسه
بذار جون بگیره نگام
توو قلبی که دلواپسه
♫♫♫
چشمات ابری و لب هات بی قرار
نزدیک شو به من دنیای آرزو
من که خراب این حال خرابتم
نگفته ترین احساستو بگو
ماتی به چشممو غرق نگاهتم
چشمات قلبمو تا اوج می بره
صدا بزن منو، چیزی بهم بگو
با اینکه این سکوت شنیدنی تره
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: